گفتیم 1 (😂😂🌈)

  • ۰۹:۳۴

کلمه بازی من و عط😁🌈

انق ع اینا داریمممممم😂😂

فق مشخصه دیه عسل ک منم...پاندام..عطیس

 

[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۰۲] asal: ی شب
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۰۳] Panda: یه شب زیر نور ماه
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۰۳] asal: ی شب زیر نور ماه کنار ساحل😑
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۰۴] Panda: یه شب زیر نور ماه کنار ساحل در حالی که موجا به ساحل میخوردن
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۰۴] asal: و هوام صاف بود
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۰۵] Panda: و باد ملایم میوزید
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۰۵]asal: و دریا از همیشه قشنگتر بود
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۰۶] Panda: و نور ماه روی دریا منعکس میشد
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۰۷] asal: عطیه مست کرد
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۰۷] Panda: و کمی اونطرف تر از ساحل
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۰۸] asal: ی دختر خوجل ک مال جنوب نبود..داش ب دریا نگا میکرد
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۰۹] Panda: عطیه در حالی که تلو تلو میخورد فکر کرد اونجا کلیبستنی دیده و به اونسمت رف
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۱۰] asal: دختره هم ت حال خدش بود و اصن حواسش ب اطراف نبود
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۱۱] Panda: عطیه کمی که جلو رفت باد به کلش خورد و بالاخره فهمید اون چیز رو به روش بستنی نی
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۱۳] asal: دختره ی دفعه ب خودش اومد
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۱۳] asal: و نگا اون ورش کرد
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۱۴] asal: با دیدن فرد مستی ک نزدیکش میشد
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۱۴] asal: جیغ خفیفی زد و خاس فرار کنه
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۱۵] Panda: عطیه دستشو گرفت و بغلش کرد
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۱۶] asal: دختره جیغ زد ولمممممم کنننننن
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۱۶] Panda: عطیه محکمتر گرفت و تو اوج مستی گفت عاسقتم
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۱۶] asal: دختره گف ودف
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۱۷]asal: مرتیکه ت مستی
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۱۷] asal: برو ولمممم کن
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۱۷] asal: کمکککککک
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۱۷] Panda: عطیه گفت
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۱۷] Panda: من هرچقدرم مست باشم باز هم میفهمم چقدر عاشقتم
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۱۸] asal: دختره گف اگه راس میگی چجوری عاشقم شدی🤔
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۱۹] Panda: عطیه گفت وقتی که دیدم تو از بستنی هم زیباتری😂
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۱۹] asal: دختره گف میشه منو ببوسی؟
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۲۰] Panda: عطیه گفت با کمال میل
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۲۰]asal: اما تا خاس
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۲۰]asal: دختتره رو ببوسه
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۲۰]asal: دختره با زانوش زد وسط پاش
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۲۰]asal: و فرار کرد
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۲۰] Panda: 😂😂😂😂😂
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۲۰] asal: و جیغ میزد
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۲۰].asal:کمککککک
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۲۰] Panda: انتر
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۲۱] Panda: عطیه پخش زمین شد و مرد
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۲۱] Panda: پایان
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۲۱] Panda: 😑

  • ۸۲
پاستیل خرسی*-* دونسنگ اون یکی سبا:)

چه داستان عاشقانه جذابیXDD

😂😂😂تازه جذاب تر ع اینم داشتیم
*سکینه کیوتی سکشی*KIM kooki

جررررررررررررررررررررر😂😂😂چ باحاللللل خخخ

مچکر
Gloxinia M.R

داستانی تک صفحه ای

✌من از کنش هات بس راضی بودم فرزند👳

 

😁مرسی پدر
بم افتخار میکنی؟
Ana.j .chim

پاره شدمممممممممم😂😂😂😂😂

واااایییییی 😂😂😂😂😂

انتظار نداشتم اینطور تموم شه لنتیاااا با احساساتم پاکم بازی کردین TT

خدایی انق خنده داش؟😂😂
😂😂😂😂😂انق خوب...ب این قشنگی
Silver Kadmen

و باز هم گاد:)

احسنت.....

😂😂😂
مچکرم
𝗔𝗥𝗠𝗬 𝗚𝗶𝗿𝗹

عجب داستانی 😂😂

واقعا میگم خیلی خوب بود🤣🤣

اووووووو...جدی؟
ینی میتونیم  کتاب بنویسیم؟😂
𝗔𝗥𝗠𝗬 𝗚𝗶𝗿𝗹

اوهوم من که خیلی خوشم اومد

آره بابا شما کلا واسه همین ساخته شدین😂

😁🌈
~(jeneral )~

چه داستان زیبایییی جرررررررررر

😂😂😂
مچکر
Gloxinia M.R

بهت افتخار میکنم✊

اصلا خیالمو راحت کردی

میسی عاپا😂🌈
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
Designed By Erfan Powered by Bayan