Sr

  • ۰۶:۰۱

اگه حالتو بد نمیکنه.. میشه بیای پیشم؟

+بی خبر؟

  • ۵۷

Question4

  • ۱۳:۱۵

اگه قرار باشه شما یه قانونی رو تغییر بدین، چه قانونی رو تغییر میدین؟

گفت(4)

  • ۱۲:۴۹

گفت: بیا بریم چاله های ماهو نگاه کنیم

گفتم: چاله های ماهو بیخیال.. چال گونه‌ی ماه منو دیدی؟

جاست به عشق عسل (بدون رمز:/) + هفت ماه بعد...

  • ۰۹:۳۰

 

کیفیت اصلی

+فرزندان عسل اعتراض جایز نیس:/

 

این کلیپ...هف ماه پیش ب دس جونی من..ساخته شد(:💜

و ما اینجاییم ک بعد هف ماه...به همه ی کسایی ک مارو فیک خوندن..بگیم عشق ما واقعی ترین عشقیه ک میتونید ببینید و پیدا کنید

برا همتون از این عشقا ارزو میکنم(:💜🌈

و حالا بعد هف ماه...

 

 

  • ۱۸۵

گفتیم 1 (😂😂🌈)

  • ۰۹:۳۴

کلمه بازی من و عط😁🌈

انق ع اینا داریمممممم😂😂

فق مشخصه دیه عسل ک منم...پاندام..عطیس

 

[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۰۲] asal: ی شب
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۰۳] Panda: یه شب زیر نور ماه
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۰۳] asal: ی شب زیر نور ماه کنار ساحل😑
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۰۴] Panda: یه شب زیر نور ماه کنار ساحل در حالی که موجا به ساحل میخوردن
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۰۴] asal: و هوام صاف بود
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۰۵] Panda: و باد ملایم میوزید
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۰۵]asal: و دریا از همیشه قشنگتر بود
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۰۶] Panda: و نور ماه روی دریا منعکس میشد
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۰۷] asal: عطیه مست کرد
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۰۷] Panda: و کمی اونطرف تر از ساحل
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۰۸] asal: ی دختر خوجل ک مال جنوب نبود..داش ب دریا نگا میکرد
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۰۹] Panda: عطیه در حالی که تلو تلو میخورد فکر کرد اونجا کلیبستنی دیده و به اونسمت رف
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۱۰] asal: دختره هم ت حال خدش بود و اصن حواسش ب اطراف نبود
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۱۱] Panda: عطیه کمی که جلو رفت باد به کلش خورد و بالاخره فهمید اون چیز رو به روش بستنی نی
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۱۳] asal: دختره ی دفعه ب خودش اومد
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۱۳] asal: و نگا اون ورش کرد
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۱۴] asal: با دیدن فرد مستی ک نزدیکش میشد
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۱۴] asal: جیغ خفیفی زد و خاس فرار کنه
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۱۵] Panda: عطیه دستشو گرفت و بغلش کرد
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۱۶] asal: دختره جیغ زد ولمممممم کنننننن
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۱۶] Panda: عطیه محکمتر گرفت و تو اوج مستی گفت عاسقتم
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۱۶] asal: دختره گف ودف
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۱۷]asal: مرتیکه ت مستی
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۱۷] asal: برو ولمممم کن
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۱۷] asal: کمکککککک
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۱۷] Panda: عطیه گفت
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۱۷] Panda: من هرچقدرم مست باشم باز هم میفهمم چقدر عاشقتم
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۱۸] asal: دختره گف اگه راس میگی چجوری عاشقم شدی🤔
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۱۹] Panda: عطیه گفت وقتی که دیدم تو از بستنی هم زیباتری😂
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۱۹] asal: دختره گف میشه منو ببوسی؟
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۲۰] Panda: عطیه گفت با کمال میل
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۲۰]asal: اما تا خاس
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۲۰]asal: دختتره رو ببوسه
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۲۰]asal: دختره با زانوش زد وسط پاش
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۲۰]asal: و فرار کرد
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۲۰] Panda: 😂😂😂😂😂
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۲۰] asal: و جیغ میزد
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۲۰].asal:کمککککک
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۲۰] Panda: انتر
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۲۱] Panda: عطیه پخش زمین شد و مرد
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۲۱] Panda: پایان
[۱۲/۲۸،‏ ۱۷:۲۱] Panda: 😑

  • ۸۲

میخوام ارجاعتون بدم:/

  • ۱۳:۰۰

کلیک

 

+کی بود میگفت دروغ گفتن عیب نداره😂😂😂😂

  • ۵۷

گفت 3

  • ۱۶:۵۲

 

+عسل سخن میگوید😁🌈

  • ۷۱

Story

  • ۰۷:۵۵

خوشحال بود..

خیلی خوشحال بود..

معشوقه اش دوستش داشت.. انقدر دوستش داشت که الان مشغول صاف کردن اسفالت کوچه شان بود، که مبادا زمین بخورد.

در قلب کوچکش بخاطر این نگرانی های گاه و بیگاه معشوقش غوغایی بود.

همینکه فهمید کار معشوقش با اسفالت کوچه تمام شده دوان دوان به ان سمت رفت و معشوقش را در اغوش کشید.

قلبش به لرز شیرینی افتاد.. اولین بار بود تجربه اش میکرد. دستهای کوچکی که دورش حلقه شده بود و صدای خنده ریزش. 

بهشت دنیا را پیدا کرده بود و قصد دل کندن نداشت..

مگر میتوانست از اغوشی که ماه ها انتظارش را کشیده بگذرد؟

اما معشوقش بالاخره جدا شد و دستانش را در دست گرفت و ارام گفت: باید برم فقط اومده بودم اینجارو درست کنم، مراقب خودت نیستی زمین میخوری..

اما نمیخواست از معشوقش جدا شود.. او را میخواست.. برای همیشه.. و در هر لحظه

***

چشمانش را باز کرد.. معشوقه اش را ندید فورا بلند شد و پرده را کنار زد.

اسفالت کوچه شان صاف بود و خبری نبود..

اما چرا هنوز گرمش بود.. لبخندی زد و دوباره چشمانش را بست و پس از چند لحظه باز کرد.

انتظار داشت دوباره در اغوش معشوقش باشد.. اما خبری نبود

از ان روز به بعد.. هر روز ارزو میکرد اسفالت کوچه شان خراب شود:)

 

 

+برگرفته شده از خوابی احمقانه😐

Question3

  • ۱۵:۲۸

تصور کنید توی یه اتاق تاریک بدون پنجره و در حبس‌شدین و هیچ نوری(تاکید میکنم.. هیچ نوری) وجود نداره.. تو این لحظه میخواین کی کنارتون باشه؟

+درصورت تمایل با ذکر دلیل😐

چرا ج.ده بازیو ترک نمیکنند؟

  • ۱۴:۰۸

همین امروز میخواستم بگم فحش و اینا تموم شد و دیگه قرار نیست تو پستام اینجور چیزا باشه..

ولی مگه میذارین؟؟!!

چرا میگم اکانتا فیک شدن و این ریده به بیان.. چرا میگم ملت گه میخورن اکانت فیک بزنن.. بعد شما بگین نه خوبه.. کدوم عنی میخواد بگه خوبه؟

ببینم اگه یه ج.ده با اکانت فیک بیاد به همه چیزت بگه بیا پارتنرم شو.. میدونم دیوونم و میکنی و میدونم رل داری بیا دزدکی چه گوهی میخورین؟؟

اون کصکش دیوث که جرئت نمیکنه حتی ادرس وبشو بزاره و با وی پی ان میاد.. معلومه که میترسه

من موندم یه مشت هرزه میخوان چه گوهی بخورن؟؟؟؟؟

دنبال س.سی؟؟؟ بیا بت چت روم بدم

میخوای مارو جدا کنی؟ کونت بسوزه ولی اگه به جدایی بود خیلی وقت پیش شده بودیم

حالا شما هی بگین وبم با فحش پر شده.. ولی همتون خوب میدونین تنها خط قرمزمه پس دست از سرش بکشین تا از شونزده طرف پارتون نکردم.. واقعا چطور جرئتشو دارین بهش نزدیک بشین؟😂

به زودی نتیجه این هرزگیتم میبینی ج.ده خانوم

میخوای چیو بهم بزنی اخه؟:) اونی که رفتی سمتش از هرچیزی پاکتره.. طرف حسابتم منم چون نمیخوام دستش با جواب کامنتات الوده بشه:)

هرزگیتم ببر تو چت روم.. افرین ج.ده خانوم:)

 

+کامنتارو باز گذاشتم عرضشو داری کامنت بزاری.. ع اونورم بلاک شدی.. خوش ندارم وبشو کثیف کنی

++حوصله کامنت جواب دادن ندارم.. اگه با نقطه جواب دادم یا کلا ندادم ناراحت نشید

  • ۱۱۷
۱ ۲ ۳
Designed By Erfan Powered by Bayan