یادمه کلاس هفتم که بودم توی کتاب یه بخشی بود میگفت نمیتوانم ها و میتوانم هاتونو بنویسین..
ما یه دبیر داشتیم که.. خب من نسبت به هیچ دبیری هیچ حسی نداشتم ولی این باهمشون فرق داشت..
اره داشتم میگفتم گفت بچه ها بلند شین بریم نمیتوانم هامونو چال کنیم.. هیچ کاری نیست که نشه انجام داد.. اونرو همه نمیتوانم هارو چال کردیم و حتی خرما هم خوردیم😂😂
من الان حتی اون نمیتوانمارو یادم نیس چون همون روز تموم شد ولی الان.. نمیتوانمای زیادی دارم.. وقتشه چالشون کنم:)
I have someone whose existence completes my life...So stay away from me ______________________ با من یا ادمای مهم زندگیم مشکل داری انفالو کن ریختتو نبینم:)
منم دلم برات تنگ شده ۹۹ بود اون موقع ها نه؟